یازده ماه
یازده ماه از تولد پسرم میگذره.زمان به سرعت برق و باد سپری میشه. اینروزا منو بابایی فیلمهای تابستون پارسال رو با شگفتی و تعجب نگاه میکنیم.... انگار همین دیروز بود.....پسرم چند قدمی راه میره. به بعضی خوردنیها مثل ماست و حلواشکری علاقه نشون میده. فوق العاده دوست داره ماشین و موتور و دوچرخه رو لمس کنه.و عشق خاصی برای آب بازی داره. فرقی نداره آب شیر باشه یا آب دریا....با ماشینهاو عروسکهاش بازی میکنه و توپ رو خیلی دوست داره.همینطورگوش دادن به آواز رو....مخصوصا اگه پخش زنده با صدای بابا بزرگ یا داییش باشه!امیرعلی جونم فوق العاده گرماییه و همش عرق میکنه. طوری که گاهی بر خل...
نویسنده :
زهرا
21:16